كنترل هفت ماهگي
بازم سلام گل مامان
1خرداد شماوارد ماه هشتم زندگي شدي ومن هشت ماه بودنتو به تماشا نشستم وشكرگذار خداوند مهربان كه تورو فرشته زندگيمون قرار داد
عصرش با بابایی رفتیم پیش خانم دکتر برا کنترل ماهانه ت خانم دکتر دیدت و همه چیز نرمال بود هم قد و وزنت خوب بود هم دور سرت خانم دکتر دستور غذایی داد و گفت که برات ازون غذاها تهیه کنم و شما نوش جان فرمایی
مامان جان فردا روز پنج شنبه شما اولین سفرتو به همراه مامانی میری تبریز برای عروسی خاله جونی خیلی خوشحالم چون یک سال هست که سفری نرفتم مامان جون اونجا نت نداریم برا همین 2 هفته نمیتونم برات مطلب بذارم ولی وقتی برگشتم همه چیزو میام و تعریف میکنم برات عزیز دلم
از خودت بگم که خیلی شیرینتر شدی و شیطونتر الانم داری داد و هوار میکنی با خاله جونی بازی میکنی
باید برم گلم خیلی حرفا میخواستم بهت بگم ولی وقت زیادی ندارم بایدآمادگیارو تموم کنم برا فردا کاری نمونه
دوووووووووووووووووستت دارم