واکسن 6 ماهگی هم گذشت:)
سلام عزيز دل مامان امروز6ماه و2روزته صبح رفتيم مركز بهداشت برای كنترل و واكسن6ماهگيت الهي فدات شم اول قدو وزنتو کنترل کردیم که قدت شده بود 72 و وزنت شده 9کیلو ماشالا پسرم خانم بهداشتی هم گفت که همه چی خوبه و بالای منحنی رشد هست باید مواظب باشم چاقتر نشی
بعدهم نوبت واکسن که شد من دلم هری ریخت به جای تو دردم اومد عزیزم بمیرم یک گریه و جیغی کشیدی موقع واکسن زدن که نگو اشک چشمات سرازیر شد دلم منم درد گرفت فهمیدم که یه لحظه هم نمیتونم گریه تو ببینم فوری بغلت کردم و سرگرمت کردم تا یادت بره زودی هم ساکت شدی بابایی هم بردت بیرون تا هوایی بخوری بعدم برگشتیم خونمون هر 4 ساعت تب بر میدم تا خدایی نکرده تب نکنی و تا عصر که خوب بودی ولی عصری یکم گرم شدی و پاشوره ت کردم و داد میکشیدی و دوس داری همش تو بغلم باشی
2 هفته هست غذای کمکی را برات شروع کردم اول لعاب برنج و هفته دوم فرنی هر دوشو بالذت خوردی شیکموی مامان
الانم عکس میزارم که حال و هوامون عوض شه
در ادامه ببینشون
پســــــــــــــــــــــــــــرم اونجا رفتی چیـــــــــــــــــکار؟؟
از چی متعجب شدی ؟؟خاله ست دیگه ازت میخاد فیگور بگیری سوژه شدی براش
قربون اون طرز نگاااااااااهت بشممممممم من یکمم خرسی رو نیگا کن
منم میخاااااااااااااااااااااام چایی بخورم خوو (داد از سهند)