یک رویداد جالب
سلام پسر عزیزم نفس مامان
امروز روز 5شنبه 91/2/14سر ظهر اتفاقی افتاد که کلی با بابایی خندیدیم تو ازم تقلید کردی و حرفمو تکرار کردی اره درست شنیدی حرف منو تکرار کردی
داشتیم ناهار میخوردیم که دوتا عطسه پشت سرهم کردی منم بهت گفتم عافیــــــــــت تو هم بلافاصله بعد من گفتی عافیت کلی خندیدیم و ذوق کردیم با بابایی
همینو خواستم بگم بازم میام
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی