پارک
اینم یه روز تابستونی که با خاله سودا و عمو سعید رفتیم پارک
سوار موتور شارژی شدی . اولش نمیتونستی خودت برونی ولی بعد که یاد گرفتی همش پدال گاز رو فشار میدادی و با دکمه روشن و خاموشش بازی میکردی .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
اینم یه روز تابستونی که با خاله سودا و عمو سعید رفتیم پارک
سوار موتور شارژی شدی . اولش نمیتونستی خودت برونی ولی بعد که یاد گرفتی همش پدال گاز رو فشار میدادی و با دکمه روشن و خاموشش بازی میکردی .